۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

کشته اند ما را !!!

کشته اند ما را با این ادعای مثبت بودن و مذهبی بودن و این چیزهایشان.ظاهرسازی اینها هم کشته است ما را!
من فکر میکنم از اسلام، اگر کسی همین واجباتش را، نماز و روزه را به پا دارد و درست بگیرد کافیست و بقیه دیگر خصایص انسانیست و بس. من فکر میکنم مسلمان واقعی نمیتواند به قولی جانمازش را جلوتر از پیامبر پهن کند!
زیاد هستند و خیلی زیاد هستند آدمهایی که با ترک دنیا و چه و چه مثلا میخواهند به سلوک برسند، اما چه سلوکی، که همان اعتقاد حتی اندک اطرافیان را هم پایمال میکنند و به باد میدهند.
من فکر میکنم کسی که محبت را نداند، از دین هم چیزی نمیداند. من فکر میکنم هیچکدام از بزرگان دینی ما نماز و عبادت سالها را، ارجح بر به انسانیت نمیدانند. معرفت آن نیست که حرفهای عرفانی بزنیم، ولی بشکانیم دلهای مردمان را.
و چه بدحالیست وقتی میبینی اینگونه افراد را فراوان و هیچ کار هم نمیتوانی انجام دهی، چون تو و همه ی دیگران متهم به ندانستن و نادانی و جاهلی و ... هستید و آنها به باد میدهند حتی اندک ایمانتان را!

۳ نظر:

نیلوفر گفت...

سلام عزیزم
خوبید؟بعد از اینهمه غیبت این چه اومدنیه؟اینقدر تلخ و ناراحت؟براتون خوب نیست حرص بخوری!این جور آدم ها حتی ارزش حرص خوردن هم ندارند.مراقب گل ما باش

ناشناس گفت...

سلام خوبي
من از خدا خواستم كه پليدي هاي مرا بزدايد خدا گفت : نه
آنها براي اين در تو هستند كه من آنها را بزدايم بلكه آنها براي اين در تو هستند كه تو در برابرشان پايداري كني !
من از خدا خواستم كه بدنم را كامل سازد خدا گفت : نه
روح تو كامل است. بدن تو موقتي است !
من از خدا خواستم به من شكيبائي دهد خدا گفت : نه
شكيبائي بر اثر سختي ها به دست مي آيد شكيبائي دادني نيست بلكه بدست آوردني است !
من از خدا خواستم تا به من خوشبختي دهد خداگفت :نه
من به تو بركت مي دهم خوشبختي به
خودت بستگي دارد !
من از خدا خواستم تا از دردها آزادم سازد خداگفت: نه
درد ورنج تو را از اين جهان دور كرده و به من نزديك تر مي سازد!
من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد خداگفت : نه
تو خودت بايد رشدكني ولي من تورا مي پيرايم تا ميوه دهي !
من از خدا خواستم به من چيزهائي دهد تا از زندگي خوشم بيايد خدا گفت :نه
من به تو زندگي مي بخشم تا تو از همه ي آن چيزها لذت ببري !
من از خدا خواستم تا به من كمك كند تا ديگران را همان طور كه اودوست دارد دوست داشته باشم
خداگفت: سرانجام مطلب را گرفتي ...!
مراقب كلوچه كوچولو باش قربانت

معصومه گفت...

یه وقتایی میخوای فکن نکنی و بیخیال و ... ولی نمیشه.وقتی اون طرف میشه جزو افراد نزدیکه دیگه نمیشه.
فک میکنم خیلی دارم به کودک درونم (خودم و فرزندم)اجحاف میکنم و این فکر این روزها مدام در ذهن من میچرخه.