انگاری ترک خورده است "چینی نازک تنهایی من!"
چینی بندزن میخواهم.
من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف ---- تا به حدی است که آهسته دعا نتوان کرد
چینی بندزن میخواهم.
من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف ---- تا به حدی است که آهسته دعا نتوان کرد
بعضی از آدمها را باید چند بار خواند تا معنی آنها را فهمید و
بعضی از آدمها را باید نخوانده دور انداخت
..
بعضی آدمها جلد زرکوب دارند٬بعضی جلد ضخیم،
بعضی جلد نازک وبعضی اصلا جلد ندارند
.
بعضی آدمها با کاغذ کاهی نا مرغوب چاپ می شوند و
بعضی با کاغذ خارجی
.
بعضی آدمها ترجمه شده اند و
بعضی تفسیر می شوند
.
بعضی از آدمها تجدید چاپ می شوند و
بعضی از آدمها فتو کپی آدمهای دیگرند.
بعضی از
آدمها دارای صفحات سیاه وسفیداند و
بعضی از آدمها صفحات رنگی و جذاب دارند
.
بعضی از آدمها قیمت پشت جلد دارند
.
بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند
.
بعضی از آدمها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند
.
بعضی ازآدمها را باید جلد گرفت
.
بعضی از آدمها را می شود توی جیب گذاشت و
بعضی را توی کیف
.
بعضی از آدمها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته و اجرا می
شوند
.
بعضی از آدمها فقط جدول سرگرمی اند وبعضی ها معلومات عمومی
.
بعضی از آدمها خط خوردگی و خط زدگی دارند و
بعضی از آدمها غلط های چاپی فراوان
.
ازروی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و
از روی بعضی آدمها باید جریمه نوشت
به راستی ما کدامیم؟!
.... .. |
با نزدیک شدن به 4شنبه سوری و عید، مدام التهابم بیشتر میشود. یاد تو لحظه ای رهایم نمیکند.
سال گذشته چهارشنبه سوری از شرکت با کلی خنده و شادی به خونه مامانه من رفتیم و شب رو با آتیش بازی همسایه ها و بزن و برقصشون کنار هم بودیم و چه شیطنتها که من با آن شکم برجسته نکردم!
هنوز باورم نمیشه. انگار این التهاب داره تو من زنده میشه این روزها. میخوام سعی کنم از این روزها و خاطراتت فرار کنم. باور ندارم که سال گذشته این روزها با هم، و اکنون دنبال برنامه ریزی برای تهیه سنگ قبر برای تو!
اینقدر داغ میشم با این یادآوری ها که ...
واقعا تو رفته ای زیر خروارها خاک؟ جایت که خالیست، یعنی نیستی و رفته ای. تازه فهمیده ام چقدر دوستت داشتم و چقدر دلم برات تنگ است حمیده.