۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

اولین هفته چهار ماهگی

یاسمین در اولین هفته 4 ماهگی حسابی تغییر کرده و این تغییرات رو به رخ من و بابایی میکشونده.
حسابی بلند بلند جیغ میزنه و بوبو میکنه.به شدت تلاش میکنه که ادای ما رو در تلفظ کلمات در بیاره و حسابی ما رو به وجد میاره.
و البته دوباره شب و روزش قاطی پاتی شده و شب تا صب بیداره و صب تا شب هم میخوابه و حسابی بابایی و به خصوص مامانیش رو کلافه کرده.من رو بگو که میگفتم خانوم 4 ماهش رو که تموم کنه میزارمش تو تخت خودش بخوابه و دیگه پیش خودم نمیزارمش!
در ضمن خیلی دوست داره تلوزیون نگاه کنه و این علاقش از الان به تلوزیون دیدن منو حسابی نگران میکنه. یکسره خودش رو به سمت تلوزیون میچرخونه و مستقیم زل میزنه به تلوزیون .

حمیده جان تولدت مبارک

امسال در روز تولدت بسیار غریب بودم و بسیار با خودم و خودت به یاد شیطنتهای هر ساله در شرکت هنگام تولدت گریستم.
حمیده جان تولدت مبارک.
قول میدهم هیچ سالی تولدت را فراموش نکنم.