۱۳۹۴ اردیبهشت ۷, دوشنبه

اولین جرقه های یک ذهن ناآرام

هنوز در رخوت بسر میبرم
هنوز شبها یک خط در میان خوابهای آشفته میبینم. مثلا دیشب خواب میدیدم که با سرعت در اتوبان خواب آلود در حال رانندگی هستم و به پیج تندی که میرسم از شدت خواب آلودگی چشمها را میبندم و بعد تصادف و مرگ و ....
-------------------------------------------------
این روزها بیشتر شعر میخونم، بیشتر وقتم رو با دوستان میگذورنم و وقت مسافرت و ... میچینم
ولی یه چیزی ته دلم ناآروم هست! نمیدونم چی!!!
-------------------------------------------------
اولین جرقه های یه ذهن ناآروم تو کارم دیده میشه، تو پریشونی اوضاع کاریم و بهم ریختگی اون
اولین جرقه های یه ذهن ناآروم تو نازک رفتار نکردن با دختر نازک نارنجی دیده میشه
اولین جرقه های یه ذهن ناآروم...