۱۳۹۴ مرداد ۲۸, چهارشنبه

آغاز فصلی جدید در زندگی/وقتی علی آقا دکتر میشود

27 مرداد برای خانواده ی ما و بالاخص علی روز ویژه ای بود.
27 مرداد علی از رساله ی دکترایش دفاع کرد و بالاخره بعد از 5 سال ما علی آقای دکتر را داریم!!
به قول یاسی، باباش دکتر لپتاپ شده و دکتر مطب نیست:)))))
----------------------------------------------------------------------------------------
اما جلسه دفاع
ساعت 14:00، اتاق 101، طبقه اول دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف
در شروع جلسه 8 استاد حضور داشتند. استاد راهنمای خود علی، 6 داور داخلی و خارجی و 1 استاد مهمان!!
علی 45 دقیقه خیلی خوب و مسلط  ارائه کرد.
بعد از پایان ارائه علی و تشویق حضار، دبیر جلسه از خانواده خواست که طبق قوانین از اتاق برن بیرون تا داورها بتونن به راحتی سوالاتشون رو بپرسن، و این شروع 3 ساعت دلهره من و بقیه بود. ماراتون سخت و چالشی دفاع از پایان نامه دکتری در دانشگاه شریف.
3 ساعت 6 استاد از علی سوال و جواب میکردند و نتیجه ی کارش رو به چالش میکشوندند.
خداروشکر که در نهایت همه چیز خوب به پایان رسید و علی با نمره «خیلی خوب» کارش رو به پایان رسوند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
ظاهرا فصلی جدید در زندگی  ما آغاز شده است
از امروز علی نفسی راحت میکشد و خانواده 3 نفره ی ما، از این پس علی بدون دغدغه پایان نامه و مقاله و ... را خواهد داشت، و روزگار کار و انتخاب فرصتهای پیش رو و ... شروع میشود.

خدایا شکرت:)

۱۳۹۴ مرداد ۲۳, جمعه

هفته ی حساس

سلام
هفته پیش رو هفته ی حساسی برای ما خواهد بود. حساس و انشاالله خیر

اگر خدا بخواد، علی بالاخره 27مرداد از تزش دفاع میکنه و رسما دکتر میشود!
این دوره ی 5 ساله دوره ی ساده ای نبود برای خانواده ما، ولی اگر خدا بخواهد نزدیک به پایان است و انشاالله نتیجه ی زحمات  علی به ثمر خواهد نشست.
----------------------------------------------
امیدوارم به فاصله 1-2 هفته بعد از دکتر شدن دکتر علی;) سفر 3-4 ماهه علی به ایتالیا آغاز شود و بعد از مدتی من و یاسی هم به علی بپیوندیم و کمی اروپاگردی کنیم. راستی چقدر خوب میشود اگر حداقل به عنوان کسب تجربه بتوانیم جشن ژانویه را آن ور آب باشیم ;)
البته که هنوز در گیر و دار ویزا هستیم و در همین هفته اوضاع مشخص خواهد شد.
----------------------------------------------
اوضاع کاری در شرکت مثل همیشه فشرده میگذرد! چند سالی است که همیشه پرمشغله و با ذهن مشغول هستم در کار و انگاری با پذیرش مسئولیت باید به کل با ذهن آرام خداحافظی کرد. بعضی وقتها از این حال و روز گله گذار میشوم، ولی از برآیند آن راضی هستم.
----------------------------------------------
این روزها به طور ویژه دارم به سال آینده ام فکر میکنم!!! هنوز راه زیادی تا سال آینده مانده و من کلی از کارهای امسالم مانده است، اما بخشی از کارهای و خواسته های سال آینده ام را از همین حالا لیست کرده ام!!!
---------------------------------------------
فعلا بدرود