۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه

یاسمین و شب زنده داری

دختر خانوم معمولا و تقریبا هر شب تا 3 و 3:30 نیمه شب بیداره و هر شی احیا دارد!
بیچاره من و بابایی که توفیق هر شب احیا داری رو نداریم و آخرش یاسمین رو میخوایم مجبور کنیم که سلب توفیق بشه و بخوابه بلکه ما هم بتونیم بخوابیم.

البته واقعیت قصه از اونجا شروع شد که یه روز تو سایت نی نی سایت خوندم که "اگه کودک شما از اون دسته از کودکانی هست که شبها اصلا برای شیر خوردن بیدار نمیشه، شما جزو معدود مادران خوشبخت هستید"!حتی وقتی ازم سوال میکردن که یاسی شبا میخوابه یا نه با افتخار میگفتم بلهههه میخوابه و ....
من هم بعد از خوندن متن نی نی سایت تا خود شب هی راه رفتم و واسه بابایی یاسمین قر اومدم که من جزو معدود مادران خوشبختم!
القصه یاسی خانوم اون شب پدر ما رو در آورد و تا خود صبح بیدار بود. و از اون به بعد نزدیک به 20 روزی میشه که کار ما بیداری تا پاسی از شب است!
من تمام حرفهام رو پس میگیرم.من اصلا مادر خوشبختی نیستم.باور کنید نیستم!

هیچ نظری موجود نیست: