۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

اولین پست من در وبلاگ


به نام خدا
سلام. خیلی برام جالبه. ییهو با خوندن وبلاگ یکی از دوستام تصمیم گرفتم من هم وبلاگی داشته باشم.
اول از اون دوست جووونم ممنون که با خوندن وبلاگش به این فکر افتادم.
بعد هم تازه دارم فکر میکنم که باید با علی بشینیم و فک کنیم و یه هدف خوب واسه داشتن این وبلاگ داشته باشیم.البته همین الان یعنی چهارشنبه 29 مهر 88 ساعت 15:10 به علی زنگ زدم که بهش بگم دارم وبلاگ درست میکنم و ازش واسه اسم وبلاگم ایده بگیرم که رفته بود کلاس. پس خودم تهنا نوشتم.
اوووم. اینکه چرا نوشتم جایی برای بودن یه کم توضیحش سخته، ولی برا خودم کاملا روشنه و از اسمی که انتخاب کردم لذت میبرم.
ولی خوب اولین چیزی که به ذهنم میرسه یه وبلاگ خانوادگی هست. اینکه از اینجا با بیرجندی ها و یا حتی تهرانی ها که کم میبینیمشون در تماس باشیم واسم جالبه. باید بهشون خبر بدم و آدرس وبلاگ را براشون بفرستم.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام. من امين هستم. امرزو اين وبلاگ را خوندم. خوشم اومد. از اين به بعد ميام ميخونم