۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه

22 بهمن- سیسمونی

همیشه 22 بهمن برای من روز پرشکوه و غرور آفریی بود. از حضور در بین مردم و اینهمه شوری که داشتن لذت میبردم. امسال کوچولومون نذاشت برم و تو خونه بودم و سعی میکردم با دیدن تصاویر تلویزیون خودم رو راضی کنم... اما حضور چیز دیگریست.
---------------------------------------------------------------------------------------------
مهمونی به اصطلاح سیسمونی گرفتم. البته به قول یکی از دوستان این مهمونی به مناسب پیروزی انقلاب بود، احیاناً اشتباه نشه.
جای همه خالی خیلی خوش گذشت و دختر ما نیومده کلی کادوهای قشنگ قشنگ هدیه گرفت. یه کتاب هم با عنوان بهترین شیوه های ماساژ کودک! هدیه گرفتم که باید با علی بخونیم و خودمون رو واسه ماساژ کودک آماد ه کنیم.
--------------------------------------------------------------------------------------------
علی این روزها به شدت در حال انجام کارهای مربوط به دفاع از عنوان پروپوزالش هست و حسابی هم مشغوله. با تمام وجود امیدوارم قبل سال بتونه دفاع کنه و برای سال جدید خیالمون تا حدودی راحت باشه

هیچ نظری موجود نیست: